جاستین اسفنجی

ღ خانه عروسک ღ

جاستین اسفنجی

+تاریخ شنبه 27 مهر 1392

ساعت 23:4 نویسنده رویا |

خانه بر دوشم

این آرامش ظاهرم

گمراهت نکند...

در درون خانه بر دوشم

+تاریخ شنبه 27 مهر 1392

ساعت 22:42 نویسنده رویا |

دروغ نمیگم

+تاریخ شنبه 6 مهر 1392

ساعت 15:17 نویسنده رویا |

آش دهن سوز...

از آش روزگار چنان دهانم سوخت

که از ترس

آب یخ را هم فوت میکنم

+تاریخ شنبه 6 مهر 1392

ساعت 14:25 نویسنده رویا |

جواب پاتریک

باب اسفنجی به پاتریک گفت من زشتم به هیچ دردی نمیخورم

پاتریک جواب داد : چرا بدرد میخوری باعث میشی بقیه نسبت به

خودشون حس بهتری داشته باشن...

+تاریخ جمعه 5 مهر 1392

ساعت 19:4 نویسنده رویا |

به سلامتی

به سلامتی دلی که هزار بار شکست ولی هنوز شکستن را بلد نیست

+تاریخ پنج شنبه 4 مهر 1392

ساعت 20:7 نویسنده رویا |

دختر و بهار

دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت

اي دختر بهار حسد مي برم به تو

عطر و گل و ترانه و سر مستي ترا

با هر چه طالبي بخدا مي خرم ز تو

بر شاخ نوجوان درختي شكوفه اي

با ناز ميگشود دو چشمان بسته را

ميشست كاكلي به لب آب تقره فام

آن بالهاي نازك زيباي خسته را

خورشيد خنده كرد و ز امواج خنده اش

بر چهر روز روشني دلكشي دويد

موجي سبك خزيد و نسيمي به گوش او

رازي سرود و موج بنرمي از او رميد

خنديد باغبان كه سرانجام شد بهار

ديگر شكوفه كرده درختي كه كاشتم

دختر شنيد و گفت چه حاصل از اين بهار

اي بس بهارها كه بهاري نداشتم

خورشيد تشنه كام در آن سوي آسمان

گويي ميان مجمري از خون نشسته بود

مي رفت روز و خيره در انديشه اي غريب

دختر كنار پنجره محزون نشسته بود

+تاریخ پنج شنبه 4 مهر 1392

ساعت 18:22 نویسنده رویا |

آلودگی آدم ها

خدایا آلودگی آدم ها از حد گذشته ...

زمین را تعطیل نمیکنی ؟

+تاریخ پنج شنبه 4 مهر 1392

ساعت 18:13 نویسنده رویا |

عکس

عکست را نگاه میکنم

آخ که این عکس پیر نمیشود

اما

پیرم میکند..

+تاریخ پنج شنبه 4 مهر 1392

ساعت 18:9 نویسنده رویا |